واژه آواره در فرهنگ آمريکا و اسرائيل"
نوشته: محمد خلیفه
نمایندگان سنا و مجلس نمایندگان آمریکا پیش نویس طرحی را ارائه کرده اند که ایالات متحده را به تحمیل شروطی بر کشورهای عربی و اسلامی به منظور به رسمیت شناختن آن چه که حقوق آوارگان یهودی نامیده می شود، ملزم می کند.
در مفاد این طرح آمده است که جامعه بین الملل می بایست بحرانی را که یهودیان حوزه خاورمیانه، شمال آفریقا و حوزه خلیج با آن مواجه هستند دریابد و بداند که بدون به رسمیت شناختن اقلیت های یهودی و بدون پرداخت غرامت به آنان، صلح فراگیر و پایدار در خاورمیانه برقرار نخواهد شد. آمریکا چه در گذشته و چه در حال همواره تجاوزاتی را که از سوی کشورهای اسلامی منطقه، شمال آفریقا و کشورهای حوزه خلیج در حق اقلیت های یهودی اعمال می شده را محکوم کرده است.
در آغاز مقاله ذکر این مطلب لازم است که ساختار اصلی پیش نویس این طرح اگر چه از سوی مجلس سنا ارائه شده اما "اسرئیلی" است؛ چرا که "اسرائیل" همواره در خصوص آن چه که آن را موضوع آوارگان یهود در کشورهای اسلامی و عربی می نامد و این که آوارگان یهودی از زمان تشکیل "اسرائیل" در سال 1948م. به ترک سرزمین های خود مجبور شده اند، سخن رانده و پیوسته اعلام کرده است که واژه آوارگان در قطعنامه های بین المللی و معاهدات صلح میان "اسرائیل" و کشورهای مصر و اردن نه تنها آوارگان فلسطینی که آوارگان یهودی را نیز شامل می شود.
واژه آوارگان از منظر "اسرائیل" یهودیان "مدینه منوره" و یهودیان "خیبر" را نیز شامل می شود. به زعم "اسرائیل" این عده از یهودیان پس از ظهور اسلام از سرزمین های خود طرد شده اند و اکنون می بایست به آن ها بازگردانده شوند تا بدین ترتیب "اسرائیل" نیز بتواند حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه و کاشانه شان را بپذیرد.
هر انسان عاقلی با اندکی تامل می تواند به کنه سفسطه گری های "اسرائیل" در این زمینه پی ببرد، اما کسانی که از همان آغاز راه اشتباه را دنبال کرده اند، بازگشت به حقیقت برای آنان دشوار است. پیش از آغاز اجرای پروژه صهیونیسم در فلسطین در سال 1900م. هیچ مشکلی میان مسلمانان و یهودیان وجود نداشت. یهودیان در اکثر مناطق جهان عرب و اسلام زندگی می کردند و حقوقشان در این سرزمین ها کاملا محفوظ بود. در طول تاریخ اسلام هرگز دیده نشده است که یهودیان در معرض قتل عام قرار گرفته باشند. مسلمانان با تکیه و تمسک بر آیات قرآن کریم به حقوق اقلیت های دینی تا زمانی که به شروط آنان پایبند بودند، همواره احترام گذارده اند.
از همان صدر اسلام یهودیان مدینه با رسالت پیامبر اکرم (ص) مخالفت کردند. حضرت محمد (ص) با آنان پیمان صلح بست، اما یهودیان خیلی زود این پیمان را نقض و برای ترور پیامبر اسلام و نابودی دین اسلام چاره اندیشی کردند. بدین ترتیب پیامبر چاره ای جز جنگ با یهودیان و تبعید آنان از مدینه نیافت تا از این طریق بتواند جامعه نوپای اسلام را حفظ کند. یهودیان از "مدینه" به "خیبر" رفتند و با یهودیان خیبر متحد شدند و با احداث حصار و قلعه، خود را برای نبرد با مسلمانان آماده کردند. در چنین وضعیتی پیامبر و پیروانش ناگزیر بودند یا با یهودیان نبرد کنند یا این که آنان را به زور هم که شده تسلیم خواسته های خود کنند.
پیامبر اسلام (ص) پس از آن که یهودیان تسلیم شدند با آنان پیمان صلح امضا کرد و به آنان اجازه داد تا در قبال پایبندی به شروط مسلمانان در سرزمین های خود زندگی کنند، اما یهودیان طبق عادت دیرینه خود بار دیگر این پیمان را در دوران خلافت عمر بن الخطاب نقض کردند. به همین علت مسلمانان دو مرتبه با یهودیان وارد جنگ شدند و این گونه آنان (یهودیان) در سرزمین های اسلامی پراکنده شدند.
یهودیانی که در مناطق دیگری نظیر یمن و عراق و بلاد شام و مصر و مغرب زندگی می کردند به شروط کشورهای اسلامی پایبند بودند و بر همین اساس در امنیت و آسایش زندگی می کردند. یهودیان یمن که اصلا عرب بودند در مقایسه با سایر یهودیان اخلاص بیشتری به کشورهای اسلامی از خود نشان می دادند، به طوری که بسیاری از آنان مسلمان شدند و از جمله آنان می توان به کعب الاحبار نویسنده مشهور کتاب "اسرئیلیات" اشاره کرد.
هنگامی که پروژه صهیونیسم در کنفرانس "بال" سویس در سال 1898 مطرح و آژانس یهود ویژه فعال سازی مهاجرت یهودیان به فلسطین تاسیس شد، این آژانس امانوئل قراصوه از یهودیان مشهور فرقه "دونمه" و رئیس شبکه "فراماسون ها" در استانبول را در سال 1913 به یمن فرستاد تا یهودیان مقیم یمن را به مهاجرت به سوی فلسطین ترغیب کند.
امانوئل در لباس خاخام یهودی به یمن رفت و در آن جا مدعی شد که مسیح موعود در فلسطین ظهور خواهد کرد و باید برای ظهور آن حضرت مقدمات فراهم شود. بدین ترتیب ده ها هزار یهودی در سال 1919 یعنی در آغاز اشغال فلسطین توسط انگلیس، از یمن عازم فلسطین شدند و آژانس یهودی که مورد حمایت انگلیس بود از آنان استقبال کرد. این عده از یهودیان به کار کشاورزی در شهرک های تازه تاسیس شده گماشته شدند. این جا بود که این عده از یهودیان تازه دریافتند که چه فریبی خوردند، اما دیگر نمی توانستند به سرزمین خود بازگردند؛ زیرا آژانس با بازگشت آنان جلوگیری کرده بود.
یهودیان ساکن عراق، سوریه، لبنان، مصر و مغرب سرزمین های خود را پس از تشکیل دولت "اسرائیل" ترک کردند. آنان علیه آن دسته از کشورهای عربی که با مهاجرت شان مخالف بودند، توطئه کردند. این عده از یهودیان مدعی شده بودند که قصد مهاجرت به اروپا را دارند و این کار نیز صورت گرفت، اما از آن جا به فلسطین و سپس به گروه های تروریستی پیوستند. اقلیت های یهودی هنوز در برخی کشورهای اسلامی و عربی نظیر مغرب، تونس، مصر، سوریه، ایران و ترکیه که آنان را از سرزمین های خود طرد نکردند، مقیم هستند.
چه بسا بهترین پاسخ به خواسته های "اسرائیل" این است که به آن گفته شود که یهودیانی را که از سرزمین های اسلامی مهاجرت کردند به این شرط که تابعیت "اسرائیلی" آنان حذف شود، به سرزمین های شان بازگرداند. تردیدی نیست که "اسرائیل" با این درخواست هرگز موافقت نخواهد کرد؛ زیرا یهودیان شرقی تبار اغلب ساکنان "اسرائیل" را تشکیل می دهند و اگر آنان به سرزمین های شان بازگردند کار "اسرائیل" تمام شده است، بنابراین می توان گفت که مطرح کردن مساله آوارگان یهود از سوی "اسرائیل" و آمریکا تنها به منظور حذف مساله حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه و کاشانه شان است. "اسرائیل" به عرب ها می گوید: در میان ما و شما آوارگانی وجود دارد لذا هر دو می بایست از آوارگان خود حمایت کنیم.
منبع: روزنامه الخلیج چاپ امارات متحده عربی
نوشته: محمد خلیفه
نمایندگان سنا و مجلس نمایندگان آمریکا پیش نویس طرحی را ارائه کرده اند که ایالات متحده را به تحمیل شروطی بر کشورهای عربی و اسلامی به منظور به رسمیت شناختن آن چه که حقوق آوارگان یهودی نامیده می شود، ملزم می کند.
در مفاد این طرح آمده است که جامعه بین الملل می بایست بحرانی را که یهودیان حوزه خاورمیانه، شمال آفریقا و حوزه خلیج با آن مواجه هستند دریابد و بداند که بدون به رسمیت شناختن اقلیت های یهودی و بدون پرداخت غرامت به آنان، صلح فراگیر و پایدار در خاورمیانه برقرار نخواهد شد. آمریکا چه در گذشته و چه در حال همواره تجاوزاتی را که از سوی کشورهای اسلامی منطقه، شمال آفریقا و کشورهای حوزه خلیج در حق اقلیت های یهودی اعمال می شده را محکوم کرده است.
در آغاز مقاله ذکر این مطلب لازم است که ساختار اصلی پیش نویس این طرح اگر چه از سوی مجلس سنا ارائه شده اما "اسرئیلی" است؛ چرا که "اسرائیل" همواره در خصوص آن چه که آن را موضوع آوارگان یهود در کشورهای اسلامی و عربی می نامد و این که آوارگان یهودی از زمان تشکیل "اسرائیل" در سال 1948م. به ترک سرزمین های خود مجبور شده اند، سخن رانده و پیوسته اعلام کرده است که واژه آوارگان در قطعنامه های بین المللی و معاهدات صلح میان "اسرائیل" و کشورهای مصر و اردن نه تنها آوارگان فلسطینی که آوارگان یهودی را نیز شامل می شود.
واژه آوارگان از منظر "اسرائیل" یهودیان "مدینه منوره" و یهودیان "خیبر" را نیز شامل می شود. به زعم "اسرائیل" این عده از یهودیان پس از ظهور اسلام از سرزمین های خود طرد شده اند و اکنون می بایست به آن ها بازگردانده شوند تا بدین ترتیب "اسرائیل" نیز بتواند حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه و کاشانه شان را بپذیرد.
هر انسان عاقلی با اندکی تامل می تواند به کنه سفسطه گری های "اسرائیل" در این زمینه پی ببرد، اما کسانی که از همان آغاز راه اشتباه را دنبال کرده اند، بازگشت به حقیقت برای آنان دشوار است. پیش از آغاز اجرای پروژه صهیونیسم در فلسطین در سال 1900م. هیچ مشکلی میان مسلمانان و یهودیان وجود نداشت. یهودیان در اکثر مناطق جهان عرب و اسلام زندگی می کردند و حقوقشان در این سرزمین ها کاملا محفوظ بود. در طول تاریخ اسلام هرگز دیده نشده است که یهودیان در معرض قتل عام قرار گرفته باشند. مسلمانان با تکیه و تمسک بر آیات قرآن کریم به حقوق اقلیت های دینی تا زمانی که به شروط آنان پایبند بودند، همواره احترام گذارده اند.
از همان صدر اسلام یهودیان مدینه با رسالت پیامبر اکرم (ص) مخالفت کردند. حضرت محمد (ص) با آنان پیمان صلح بست، اما یهودیان خیلی زود این پیمان را نقض و برای ترور پیامبر اسلام و نابودی دین اسلام چاره اندیشی کردند. بدین ترتیب پیامبر چاره ای جز جنگ با یهودیان و تبعید آنان از مدینه نیافت تا از این طریق بتواند جامعه نوپای اسلام را حفظ کند. یهودیان از "مدینه" به "خیبر" رفتند و با یهودیان خیبر متحد شدند و با احداث حصار و قلعه، خود را برای نبرد با مسلمانان آماده کردند. در چنین وضعیتی پیامبر و پیروانش ناگزیر بودند یا با یهودیان نبرد کنند یا این که آنان را به زور هم که شده تسلیم خواسته های خود کنند.
پیامبر اسلام (ص) پس از آن که یهودیان تسلیم شدند با آنان پیمان صلح امضا کرد و به آنان اجازه داد تا در قبال پایبندی به شروط مسلمانان در سرزمین های خود زندگی کنند، اما یهودیان طبق عادت دیرینه خود بار دیگر این پیمان را در دوران خلافت عمر بن الخطاب نقض کردند. به همین علت مسلمانان دو مرتبه با یهودیان وارد جنگ شدند و این گونه آنان (یهودیان) در سرزمین های اسلامی پراکنده شدند.
یهودیانی که در مناطق دیگری نظیر یمن و عراق و بلاد شام و مصر و مغرب زندگی می کردند به شروط کشورهای اسلامی پایبند بودند و بر همین اساس در امنیت و آسایش زندگی می کردند. یهودیان یمن که اصلا عرب بودند در مقایسه با سایر یهودیان اخلاص بیشتری به کشورهای اسلامی از خود نشان می دادند، به طوری که بسیاری از آنان مسلمان شدند و از جمله آنان می توان به کعب الاحبار نویسنده مشهور کتاب "اسرئیلیات" اشاره کرد.
هنگامی که پروژه صهیونیسم در کنفرانس "بال" سویس در سال 1898 مطرح و آژانس یهود ویژه فعال سازی مهاجرت یهودیان به فلسطین تاسیس شد، این آژانس امانوئل قراصوه از یهودیان مشهور فرقه "دونمه" و رئیس شبکه "فراماسون ها" در استانبول را در سال 1913 به یمن فرستاد تا یهودیان مقیم یمن را به مهاجرت به سوی فلسطین ترغیب کند.
امانوئل در لباس خاخام یهودی به یمن رفت و در آن جا مدعی شد که مسیح موعود در فلسطین ظهور خواهد کرد و باید برای ظهور آن حضرت مقدمات فراهم شود. بدین ترتیب ده ها هزار یهودی در سال 1919 یعنی در آغاز اشغال فلسطین توسط انگلیس، از یمن عازم فلسطین شدند و آژانس یهودی که مورد حمایت انگلیس بود از آنان استقبال کرد. این عده از یهودیان به کار کشاورزی در شهرک های تازه تاسیس شده گماشته شدند. این جا بود که این عده از یهودیان تازه دریافتند که چه فریبی خوردند، اما دیگر نمی توانستند به سرزمین خود بازگردند؛ زیرا آژانس با بازگشت آنان جلوگیری کرده بود.
یهودیان ساکن عراق، سوریه، لبنان، مصر و مغرب سرزمین های خود را پس از تشکیل دولت "اسرائیل" ترک کردند. آنان علیه آن دسته از کشورهای عربی که با مهاجرت شان مخالف بودند، توطئه کردند. این عده از یهودیان مدعی شده بودند که قصد مهاجرت به اروپا را دارند و این کار نیز صورت گرفت، اما از آن جا به فلسطین و سپس به گروه های تروریستی پیوستند. اقلیت های یهودی هنوز در برخی کشورهای اسلامی و عربی نظیر مغرب، تونس، مصر، سوریه، ایران و ترکیه که آنان را از سرزمین های خود طرد نکردند، مقیم هستند.
چه بسا بهترین پاسخ به خواسته های "اسرائیل" این است که به آن گفته شود که یهودیانی را که از سرزمین های اسلامی مهاجرت کردند به این شرط که تابعیت "اسرائیلی" آنان حذف شود، به سرزمین های شان بازگرداند. تردیدی نیست که "اسرائیل" با این درخواست هرگز موافقت نخواهد کرد؛ زیرا یهودیان شرقی تبار اغلب ساکنان "اسرائیل" را تشکیل می دهند و اگر آنان به سرزمین های شان بازگردند کار "اسرائیل" تمام شده است، بنابراین می توان گفت که مطرح کردن مساله آوارگان یهود از سوی "اسرائیل" و آمریکا تنها به منظور حذف مساله حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه و کاشانه شان است. "اسرائیل" به عرب ها می گوید: در میان ما و شما آوارگانی وجود دارد لذا هر دو می بایست از آوارگان خود حمایت کنیم.
منبع: روزنامه الخلیج چاپ امارات متحده عربی
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home